خشونت خیابانی علیه زنان
|
این نوع خشونت بیشتر زمانی اتفاق می افتد که فاعل خشونت گمان می کند بزه دیده تمایل به قربانی شدن را دارد.
پرویز علیزاده و سجاد معین فر / بدین معنی که بزه دیده تفسیری منفی از قربانی شدن خود نمی کند و حتی ممکن است احساس خوبی از رفتار فاعل خشونت داشته باشد.طرز پوشش دختران یکی از مصادیق رفتارهای اجتماعی آنان است که می تواند بر تصویر ذهنی فاعل از قربانی و همچنین برخورداری از حمایت دیگران(کنترل اجتماعی غیر رسمی) و حتی توانایی روانی او در دفاع از خود در برابر خشونت تاثیر بگذارد.
مصادیق خشونت علیه زنان در خیابان عبارتند از:
۱- زل زدن و خیره شدن
۲- متلک پرانی
۳- مزاحمت از طریق وسایل نقلیه و بوق زدن
۴- تعقیب کردن و سد راه شدن
۵- اصرار به گرفتن یا دادن شماره تلفن
۶- عکس برداری یا تصویر برداری از آنان
۷- ترمز زدن یا ویراژدادن در حضور خانم ها به قصد ترساندن یا جلب توجه کردن
۸-مزاحمت،تعدی و تجاوز جنسی
عوامل تشدیدکننده خشونت در بستر خانواده
الف)عوامل فرهنگی – اجتماعی
۱- عدم اطلاع زن و مرد از نقش های واقعی خود در خانواده و جامعه
۲- حاکم نبودن منطق در خانواده
۳- اهمیت ندادن به خواسته ها و نیازهای یکدیگر
۴- گذشت نکردن و احترام نگذاشتن به یکدیگر
۵- عدم توانایی مرد و زن در برخورد با ناملایمتی ها در خارج از خانه
۶- خودخواهی طرفین در مسایل خانوادگی
۷- توجه صرف مردان به برطرف کردن نیازهای مادی زندگی
۸- فقدان مهارت های ارتباطی زوجین و ناتوانی در رفع اختلافات از طریق تعامل فکری و حل مشکلات زندگی مشترک
۹- عدم پایبندی زوجین به مسایل مذهبی و یا برداشت های غلط و توجیهات نادرست از مقررات شرعی
۱۰- رفتارهایی مانند سوءطن،شتاب در قضاوت،عصبانیت و تند مزاجی و عدم مسئولیت پذیری زنان
۱۱- ضعف فرهنگ مراجعه و استفاده از خدمات مشاوره خانوادگی
۱۲- نابرابری تحصیلی،نابرابری در پایگاه اجتماعی-اقتصادی،ویژگی های ظاهری،فاصله سنی و اختلاف های فرهنگی زن و مرد
۱۳- ازدواج زنان با سواد و دارای مشاغل درآمد زا با همسران با مشاغل غیر ثابت و یا کم درآمد
۱۴- عدم توانایی مردان در کار با ابزار سخن و مکالمه بعنوان وسیله ایجاد ارتباط و جایگزینی مکالمات فیزیکی بعنوان ابزاری برای بیان خواسته ها و توقعات
۱۵- ازدواج های بدون شناخت کامل از یکدیگر در ازدواج های سنتی و مدرن
۱۶- وجود تفاوت های بنیادین در خانواده های زن و مرد و عدم سازگاری آنان
۱۷- اختلاف سطح سواد زن و مرد بخصوص بالاتر بودن سواد زن
۱۸- توقعات دست نیافتنی طرفین در خانواده
۱۹- چشم و هم چشمی و به رخ کشیدن ها
۲۰- فقدان آگاهی و ضعف فرهنگی جامعه
۲۱-وجود باورهای غلط مانند برتری جنس مرد و تحمیل تمام کارهای خانه به زن
ب)عوامل اقتصادی
۱- وجودفقر و بیکاری مرد،پایین بودن میزان درآمد و رفاه خانواده
۲- تفاوت سطح اقتصادی خانواده های زن و مرد
۳- تعارض حق مالکیت و استقلال مالی زنان با موضوع ریاست قانونی مرد در خانواده
۴-کاهش آستانه تحمل مردان بعلت مشکلات اقتصادی
ج)عوامل قانونی و حقوقی
۱- استنباط غلط از مقررات شرعی
۲- ضعف قانون و عدم حمایت قانونی و دولتی از زنان خشونت دیده و بی پناهی آنان
۲- فقدان قوانین شفاف و وجود خلأ های قانونی به همراه ضعف اجرای قانون در این زمینه
د)عوامل مستعد کننده خشونت علیه زنان در خانواده ،از طرف زنان
۱- حاضرجوابی،غرغر کردن و ایراد گیری از شوهر
۲- عدم تمکین در روابط جنسی با شوهر
۳- نداشتن نظم در زندگی و عدم توجه زن به امورات منزل
۴- عدم انطباق توقعات زن با درآمد شوهر
۵- موقع نشناسی و انتخاب زمان نامناسب برای گفتگو با شوهر در مورد مشکلات و کمبودها
۶-دروغگویی،عدم تفاهم اخلاقی و عدم علاقه به شوهر به دلیل ازدواج اجباری
۷- انتخاب روش لج و لجبازی در زندگی توسط زنان
۸- مقایسه و به رخ کشیدن مردان فامیل در قیاس با شوهر
۹- پرتاب کردن اشیا به سمت شوهر یا اعمال خشونت فیزیکی علیه شوهر
* مقاله پژوهشی معاونت اجتماعی وپیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان آذربایجان غربی
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.